آیا چنانکه دوستانمان میستایند:
مردمی هستیم خردورز و سخندان، زیرکسار
و ژرفاندیش، بلندنظر و بزرگمنش،
مقاوم و صبور، ادبورز و میهماننواز
و شاداب و پرنشاط؟ یا چنانکه
دشمنانمان میگویند: مردمی هستیم
قانونگریز و قانونشکن، محتاط و
پنهانکار، کمکار و منفعل، بیاعتماد
و کینهورز، واقعیتگریز و رؤیاپرداز
و مستبد و خودرأی؟ یا چنانکه نه دوست
میگوید و نه دشمن؛ جامعهای هستیم با
سرشتهای انسانی خود که در طی قرون و
اعصار و گشتاگشت روزگار، رنگ و بویی
خاص خود یافته است و با همه بیش و
کمها و زیر و بمهایش، «هویت ایرانی»
نامیده میشود؟
بهنظر میرسد شناسایی و بازیابی هویت
ملی، همیشه ایام در خودآگاه یا
ناخودآگاه هر ملتی وجود داشته و تنها
در بزنگاههای خاصی از تاریخ با اقبال
ویژهای روبهرو شدهاست. برهمین اساس
در جهانی که به تعبیر برخی از
پژوهشگران، جهان یک تمدنی و چند
فرهنگی است، مسئله هویت به یکی از
پرسشهای روز تبدیل شده و توجه بسیاری
از دانشمندان، سیاستمداران و نهادهای
دولتی و غیر دولتی را به خود جلب
کردهاست.
هویت پدیدهای است که از «من» آغاز و
به «ما» منتهی میشود و از احساس
استقلال فردی تا احساس تعلق اجتماعی
گسترش مییابد. از آنجاکه هویت هم در
شکل فردی و هم در شکل اجتماعی خود
برآیند تعاملی اجتماعی است، با شناخت
و بازیابی آن میتوان زمینه رشد و
توسعه را هموار ساخت و برای حل مسائل
خرد و کلان جامعه، الگوهای عملی
مناسبی بهدست داد. ازاینرو،
شاخصههای هویت ملی در منابع و
بسترهایی گوناگون و در مؤلفههایی
متفاوت مانند نژاد، سرزمین، دین،
فرهنگ، اخلاق و آداب و رسوم، زبان و
مبانی فکری و فلسفی قابل بررسی است.
اگر بپذیریم هویت ملی، مجموعه خصوصیات
اجتماعی، فرهنگی، روانی، فکری، زیستی
و تاریخی است که بر یگانگی و همانندی
آحاد یک ملت، دلالت و آنها را از سایر
گروهها و افراد متمایز میکند،
پذیرفتهایم «هویت» مفهومی مرکب و
چندرکنی است که در ذهن و رفتار یکایک
شهروندان قابل جستجوست و با شناخت
نقاط ضعف و قوت آن میتوان ضمن مدیریت
رفتارهای فردی و اجتماعی، به تبیین
الگوهای مناسبی پرداخت که یا به تقویت
هویت ملی منجر میشود یا به رفع
آسیبها و چالشها کمک میکند یا برای
دستیابی به الگوهای مطلوبتر هویت،
راهبردهای جدیدی پیش رو میگذارد.
درباره هویت ملی مباحث مختلفی مطرح
شدهاست؛ مانند بحث درباره ایستایی یا
پویایی هویت، تأکید بر دو وجهی بودن
هویت با تکیه بر تشابههای درونی و
تمایزهای بیرونی، اشاره به تعدد و
تنوع عوامل و عناصر هویتساز و جلب
توجه مخاطبان به سیر تکوینی هویت در
طول حیات فرهنگی و تمدنی. برای نمونه
گفته میشود هویت ملی به گونهای
همزمان هم بر تمایز و هم بر تشابه
دلالت دارد؛ زیرا از یکسو با تأکید
بر مشترکات و عناصر پیوند دهنده، آحاد
جامعه را پیرامون محوری واحد همبسته و
متعهد میسازد و ازسوی دیگر با تأکید
بر تفاوتها و تمایزها، آنان را از غیر
بازمیشناساند. همچنین برخی از
صاحبنظران معتقدند مفهوم هویت ملی
کیفیتی انباشتی و تراکمی دارد؛ زیرا
در جریان یادگیری اجتماعی تکوین یافته
و رخدادهای مهم و جریانهای تأثیرگذار
فرهنگی، اجتماعی و سیاسی گوناگون در
طول تاریخ عناصری را بر لایههای آن
افزوده و شاکلة هویتی جوامع را متحول
ساختهاست. بههمین دلیل عناصر و
مؤلفههای سازنده هویت را نه صرفا
ثابت و لایتغیر پنداشتهاند نه کاملا
متغیر و سیال؛ بلکه بخشی از این عناصر
را ثابت و ایستا قلمداد کردهاند و
برخی دیگر را متغیر و پویا.
آنچه هست، مباحث مطرحشده درخصوص هویت
ملی از هویت ایرانی جدا و منفک نیست؛
زیرا منظور از هویت ایرانی، هویت ملی
ایرانیان است. ایرانیان که به لحاظ
موقعیت خاص جغرافیایی و سیاسی همواره
در معرض تعامل با کشورها، اقوام،
گفتمانها، ادیان و آیینهای مختلف قرار
داشتهاند، سعی کردهاند با تکیه بر
مؤلفههایی چون دینداری، همزیستی
فرهنگی و سازگاریهای قومی و نژادی،
هویت ملی خود را بنا کنند. با این
همه، این هویت در طی قرون و در جریان
آمدشدِ نسلها، تغییراتی را پذیرفته،
مؤلفههایی را از دستداده و عناصری
را بهدست آوردهاست.
شناخت هویت ایرانی فرایند پاسخگویی
آگاهانه به پرسشهایی از گذشته، حال و
آینده ایرانیان است؛ پرسشهایی چون:
هویت ایرانی چیست؟ مؤلفهها و
جلوههای گوناگون آن کدام است؟ سیر
تحول هویت ایرانی چگونه بوده است؟
کدامیک از مؤلفههای آن ثابت و کدام
متغیر است؟ هویت ایرانی را چگونه و از
طریق چه منابعی میتوان شناخت؟ عوامل
تهدیدکننده هویت ایرانی چیست؟
بازشناسی هویت ایرانی در
برنامهریزیهای فرهنگی، اجتماعی،
سیاسی و اقتصادی کشور چه کاربردهایی
دارد؟ چشمانداز هویت ایرانی کدام است
و چگونه میتوان به الگوهای مطلوب آن
دستیافت؟
البته درباره عناصر هویتساز جامعه
ایرانی اختلافنظرهایی وجود دارد.
برخی از محققان، «زبان فارسی» و برخی
دیگر «تاریخ» را بنیادیترین مؤلفه
هویت ایرانی میدانند. عدهای دیگر بر
عنصر «دین» بهطور عام و «مذهب تشیع»
بهطور خاص تأکید کردهاند. بسیاری
نیز به تأثیر «تجدد» و نوگرایی در
شکلگیری هویت امروز ایرانیان اشاره
کردهاند که با الگوپذیری از فرهنگ و
تمدن غرب همراه است. در برآیندی کلی
میتوان گفت همه این عوامل در
شکلگیری هویت ایرانی درخور توجه
هستند؛ اگرچه نقش و کارکردی یکسان
ندارند و با مؤلفههای عامتری چون
ارزشهای انسانی و اجتماعی نیز پیوند
دارند. خصلتها و ارزشهای انسانی
و هنجارهای اجتماعی، فارغ از تمایزهای
گروهی و قومی در سرشت همه جوامع
انسانی وجود دارد.
آنچه امروزه باعث نگرانی برخی از
صاحبنظران شده، پیدایش بحرانها و
چالشهایی است که فراروی هویت ایرانی
قرار گرفته است؛ زیرا ناهمگونیهایی در
فرهنگ ایرانی بروز کرده که پیامدهای
منفی آن در زندگی فردی و اجتماعی
ایرانیان نمودیافته است و بهنظر
میرسد همه این مصادیق بهنحوی با
مؤلفههای هویت ایرانی در ارتباط
باشد. چالشهایی چون: گسست بین نسلها،
تعارض بین سنتگرایی و تجددگرایی،
سردرگمی میان ارزشهای ملی و مذهبی با
فرهنگ وارداتی، شکاف بین ارزشهای رسمی
و ارزشهای رایج در بین گروههایی از
مردم، سردرگمی میان تضادهای رفتاری در
خانواده و جامعه، شکاف بین روشنفکران
و دانشگاهیان با عامة مردم، سردرگمی
میان حقوق فردی و وظایف فردی دربرابر
جامعه، ضعف و ناتوانی در بهرهگیری از
توانمندیها و امکانات و شکاف بین
هویتهای زنانه و هویتهای مردانه.
چنانکه پیش از این گفته شد، بسیاری از
مسائل مذکور در شاخصههای هویتی
ایرانیان ریشه دارد و با شناخت
ریشهها و تحلیل مصداقهای گوناگون آن
میتوان نسبت به رفع یا کاهش کاستیها،
تقویت یا احیای توانمندیها و جهتدهی
یا ایجاد امکاناتی پرداخت که
زمینههای دستیابی به توسعه را فراهم
میسازد.
مؤلفههای هویت ایرانی در بسترها و
زمینههای مختلفی چون «رفتارهای فردی
و اجتماعی»، «آثار ادبی» و «آثار هنری
و میراث فرهنگی» خود را نشان میدهد.
برای مثال از طریق مطالعات علوم
اجتماعی و انسانی مانند اقتصاد،
مدیریت، علوم اجتماعی، علوم سیاسی،
روانشناسی و علوم تربیتی، فلسفه،
الهیات، اخلاق و عرفان، میتوان به
مباحث بنیادینی چون عوامل بحرانساز
درهویت ملی، تهدید هویت ملی در فرایند
جهانی شدن، ایستایی و پویایی هویت
ایرانی، و هویت ایرانی در بستر
تعاملها و چندگانگی هویتها پرداخت.
علاوه براین، توسعه اجتماعی، سیاسی و
اقتصادی کشور نیازمند الگوهایی است که
باید از خلال مطالعات علوم اجتماعی و
انسانی و با رویکرد به مسائل هویتی
انجام شود؛ مانند تبیین الگوی ایرانی
در تعلیم و تربیت، الگوسازی برای
تقویت رسانههای ملی با استفاده از
منابع ملی و دینی، تبیین جایگاه ایران
در فرایند جهانی شدن، تبیین الگوهای
خودباوری و خوداتکایی ملی، الگوسازی
برای تأمین و تضمین سلامت ذهن و روان
جامعه و تقویت اقتدار ملی با تکیه بر
هویت ملی.
با جستجو در ادبیات کلاسیک، ادبیات
معاصر، ادبیات عامیانه و ادبیات
نمایشی نیز «آرمان و آرزو»، «باید و
نباید»، «شایست و نشایست» و «پرسش و
تردیدهای» ایرانیان آشکار میشود و با
این اِشراف و آگاهی به باورهای حاکم
بر رفتارهای ایرانیان، میتوان به
تبیین الگوهایی مناسب برای رفتارهای
فردی و اجتماعی پرداخت؛ الگوهایی
مانند ترویج فرهنگ راستگویی و
درستکاری در برابر پنهانکاری و
دروغپردازی، الگوسازی برای برقراری
موازنه صحیح بین منافع فردی و
اجتماعی، ترویج الگوی قانونمداری و
نظمپذیری، ترویج الگوی رفتاری
جوانمردی و ازخودگذشتگی، الگوسازی
برای تقویت روحیه فعال و پرنشاط در
مقابل کمتحرکی و راحتطلبی، بازشناسی
مؤلفههای وطندوستی و تفاوت آن با
تعصبات قومی و ملی، تدوین الگوی مناسب
در بهرهگیری از خردورزی ایرانی در
تفکر و تخیل خلاق و تعیین حدود واقعیت
و واقعیتگریزی مانند رؤیاپردازی،
خیالبافی، افسانهسرایی و
فیلسوفمآبی.
با کاوش در نمودهای گذشته و امروز
آثار هنری، مانند هنرهای تجسمی،
هنرهای نمایشی، هنرهای تزیینی و
معماری و شهرسازی، میتوان به
پرسشهایی از این قبیل پاسخ گفت: نسبت
میان هویتسازی با طراحی الگوهای بومی
و احیای الگوهای سنتی چیست؟ با
چهروشهایی میتوان از مؤلفههای
هویتساز در معماری و شهرسازی
بهرهگرفت؟ انطباق جهانبینی ایرانی-
اسلامی با الگوهای معماری و شهرسازی
به چه فرصتها و راهبردهایی رهنمون
است؟ چگونه میتوان مؤلفههای سنتی و
جدید هنر و معماری را با روشی خلاق
ترکیب کرد؟ راههای برونرفت از گسست
هویتی میان معماری قدیم و جدید کدام
است؟ و بازتاب هویتهای متعارض درهنر و
معماری ایران چیست؟
مجموعه حاضر، سلسله مقالات و
گفتارهایی پیرامون هویت ایرانی است که
طی آن صاحبنظران و پژوهشگران عرصههای
مختلف علمی و فرهنگی، از سه دیدگاه
«علوم انسانی و اجتماعی»، «زبان،
ادبیات و فرهنگ» و «هنر و معماری» به
مفاهیم، مؤلفهها، فرصتها، تهدیدها و
راهبردهای هویت نظر داشتهاند. طرح
بحث هویت در نشستهای تخصصی هویت
ایرانی و در نتیجه در مجموعة حاضر، بر
گردآوری دیدگاهها و پیشنهادهایی مبتنی
بوده است که علاوه بر نظریهپردازی
درباره مفاهیم هویت ملی با ارائه
نمونهها و شواهد جزئی، هویت ایرانی
را تبیین کرده، به عرضه راهکارها و
راهبردهایی بپردازد که توجه
برنامهریزان و سیاستگذاران کشور را
جلب کند. گردآورندگان این مجموعه
امیدوارند مجموعه
حاضر،
مقدمه و انگیزه تلاشهایی باشد كه به
مدیرت و الگوسازی هویتی جامعه ایرانی
بیانجامد؛ زیرا معتقدند بازشناسی،
بازیابی و بازسازی هویت ملی در توسعه
فرهنگی، اجتماعی،سیاسی و اقتصادی کشور
لازم و بایسته است.
متن كامل مقدمه كتاب
" ازهویت ایرانی " به کوشش
زهرا حیاتی، دكتر محسن حسینی موخر،خبرگزار
آتی بان