سيمين
دانشور بانوی ادب معاصر فارسی در سال 1300 در خانواده يی مرفه
و فرهنگی در شيراز متولد شد، پدرش دکتر ايل بود و سيمين به
همراه پدر به اطراقگاه ايل قشقايی زياد می رفت. تصاويری که از
زندگی ايلياتی ديده بود در سووشون به تصوير کشيده شده است،
زيباترين آن صحنه ها سووشون است که در زمان ييلاق - قشلاق ايل
معمولاً اين تعزيه را نمايش می دهند.
در سال های 22-21 حضور متفقين در شيراز اولين جرقه ها را در
ذهن دانشور برای طرح سووشون روشن کرد. خودش می گويد؛ «در سال
21 به شيراز رفته مواجه شدم با ستاد متفقين يعنی انگليسی ها در
شيراز. حزب توده هم بود. سربازان هم پلاس بودند. بعد هم مدرسه
يی که می رفتيم مديره اش انگليسی بود و بيشتر معلم ها و اسم
مدرسه مهر آيين بود و ما بيشتر درس ها را به انگليسی می
خوانديم، طرح سووشون از همان سال 22 در ذهن من داشت ريخته می
شد.»
سيمين دانشور و جلال آل احمد در سفری از شيراز به تهران در سال
1327 آشنا شدند و ازدواج کردند. دانشور دکترای ادبيات فارسی
است و تخصص در زيباشناسی گرفته است. وی استاد دانشکده هنرهای
زيبا دانشگاه تهران بود.
او هنوز دانش آموز بود که اولين مقاله اش در روزنامه پارس در
شيراز چاپ شد. بعد با مطبوعات ديگر همکاری کرد و قصه ها و
مقالات و طنزهايش در روزنامه ايران، مجله اميد، آرش و سخن و
الفبا چاپ شد.
دو کتاب «آتش خاموش» و «شهری چون بهشت» را پيش از دانشگاه چاپ
کرد. وی نخستين زنی بود که در سال 1327 هـ ش مجموعه داستان های
کوتاه خود را به شکل کتابی به چاپ رساند.
سيمين دانشور را می توان پرتيراژترين نويسنده جدی ادبيات معاصر
دانست. سووشون او دو بار در انگليس و امريکا ترجمه شد و تيراژ
اين کتاب از مرز 400 هزار نسخه نيز گذشت.
زندگی دانشور را به سه دوره می توان تقسيم کرد؛
دوره نخست کودکی و نوجوانی است. در خانواده يی بزرگ از نظر
تعداد و موقعيت اجتماعی، در باغی بزرگ و خانه يی مرفه، اين
دوره با آموزش و تربيت خردمندانه سنتی در سفر به تهران و ورود
به مدرسه امريکايی و مرگ پدر و پايان داستان باغ های شيراز
تمام می شود.
دوره دوم خانم دانشور مترجم و هنوز دانشجو است. اين زمانی است
که ساختار کلی ادبيات جهانی و ارتباط آن با زمينه های ديگر هنر
در ايران مبهم و ناشناخته است. گروه معدودی از راه آشنايی با
زبان شناختی محدود اين شناخت را به دست آورده اند و بالطبع
شگفت زده و تاثيرپذيرفته از آنند.
سيمين دانشور در اين طبقه جای دارد.
زندگی با جلال توام است با آموزش، ديدن، شناختن افراد، سفر به
امريکا و داشتن خانه يی که کانون برخورد افکار و منش های خاص
است.
دوره سوم، زندگی سيمين دانشور پس از جلال است که مهم ترين دوره
زندگی اوست که فرصت يافته تا گذشته را دوباره ببيند.
زن در آثار سيمين دانشور
در داستان های سيمين دانشور اغلب به دغدغه های زنان به ژرفا
نگريسته شده است و زن چهره مستقلی از خود به نمايش گذاشته است.
در رمان سووشون زری قهرمان اين قصه نمونه زنی است که کمتر در
ادبيات مان با آن مواجهيم. او راه يوسف را ادامه می دهد.
در جزيره سرگردانی دانشور خواسته است از ديد يک زن به فرآيند
تاريخ و زندگی بنگرد. در اين رمان حيرانی زن از دنيای مردانه
توصيف می شود، چنانچه می خوانيم؛
«مادربزرگ گوش می ايستاد، مامان عشی و حالا هستی، از دوران
مردسالاری بيشتر زنان گوش ايستاده اند، دروغ گفته اند، تحمل
کرده اند، چرا که راهی به جمع جدی مردها نداشته اند، زن ها از
ترس مردها دروغ گفته اند و می گويند...»
روحی مادرانه بر همه اين رمان حاکم است که هيچ چيز نابخشودنی
تر از گريز از باروری و عطوفت مادرانه نيست. زنان آثار خانم
دانشور ارزش های نمونه پذيرفته شده جامعه را مورد پرسش قرار می
دهند. اين زنان ارزش های دنيای مردانه را با ترديد می نگرند.
هر دو رمان خانم دانشور مضمونی سياسی، اجتماعی دارد و زنان
رمان ها دارای تفکر سياسی هستند.
هستی ادامه زری است و او در واقع به دنبال پاسخ برای پرسش های
ذهن جست وجوگرش در دنيای مدرن است. او با ترديد به انتظارات
جامعه از افراد و درونی کردن و توجيه آنان برای خودشان می
نگرد. اين هست شدن او موقعی اتفاق می افتد که در بحث با ديگری
است. او در چالش با جهان پيرامون و مسائل آن رشد می کند، ترديد
می کند و تعالی می يابد.
هستی دختری است که آرامش را کنار مرد جست وجو می کند. اين
شناخت دقيق سيمين دانشور از زن و روانشناسی زنانه است به طوری
که در مجموع روح زنانه اثر چشم را می نوازد.
زنان دانشور تقدير مادرانشان را زندگی می کنند گويی زندگی آنان
چيزی جز تکرار سرنوشت يکديگر نيست.
مادر هستی، شوهر مبارزی داشته که در راه حراست از جان يک رهبر
ملی جان باخته. بعد با يک مرد پولدار ازدواج کرده است. اينجا
هستی نيز درست در موقعيت مادرش قرار می گيرد. اما اين بار هستی
مراد را به نفع سليم رها می کند. هستی در واقع به تعريف جامعه
يک دختر غيرعادی نيست، سياسی نيست، هنرمند نيست، او اينها را
برای رسيدن به آرزوهايش دستمايه خويش قرار می دهد و بی آنکه از
درون متحول شود و به استقلال برسد به نقشه های مادرش تن می
دهد. و اين نشان گم شدن يا انفعال عنصر مادينه در همه عرصه
هاست. انگار زن می خواهد با روحيه يی مردانه پا به عرصه ميدان
نهد، با روحيه يی که به اصطلاح روانشناسانه اش بار ديگر برتری
آنيموس در آن تضمين شده. (قدرت طلبی، سلطه جويی، پرخاشگری و
خشونت، اين ويژگی هاست که يونگ در زنان آنيموس زده بازمی
يابد.) چنين می نمايد که دانشور می کوشد تا به پاسخی بنيادی تر
دسترسی يابد. پاسخی که شايد در ژرفای ناخودآگاه قومی او مکنون
مانده و بيشتر هماهنگ با ديدگاه فرزانگان و فيلسوفان کهن چين
است که اين همه سرگشتگی به دليل فروپاشيدگی هم ترازی زنانگی-
مردانگی شکل گرفته و اين بسيار پيچيده تر از نگاه فمينيستی
است.
به نظر می رسد که حتی سبک نويسنده جان گرفته از نفس مادرانه
اوست. انگار بر سر آن است که تا صدای همه فرزندان زمين را ثبت
کند.
چهره دوگانه زن در اسطوره
در اسطوره هایکهن ايرانی با چهره دوگانه زن روبه روييم. پيش از
هر کس هدايت نويسنده بزرگ در بوف کور زنی واحد را که گاه به
صورت لکاته و به چهره اثيری درمی آيد تصوير کرده است. در جزيره
سرگردانی سيمين دانشور اين دو سيمای گوناگون در دو زن عمده
داستان يعنی عشرت (مادر هستی) و هستی رخ می نمايد. با اين
تفاوت که دانشور گويی جابه جا می کوشد تا مرز اين تفکيک را
درهم بشکند. و آيا اين از سر تصادف است که هستی که نامش پژواکی
است فارسی از نام حوا (مادر همه هستنده ها، حيات) دختری است
حيران در جزيره سرگردانی. هر چه هست اين مادينه نخستين با همان
ساده دلی از اعماق اسطوره ها به واقعيت سرگردان جهان معاصر
پرتاب می شود.
جهان بينی سيمين دانشور و نگاه او به زن در آثارش
- نويسنده تنهايی را در ذات هر زنی می داند که تنها با هنر و
يا مرد می تواند به انتها برسد.
- تصويرگری ماهرانه از تضادهای زنانه برای به دست آوردن آزادی
و امنيت که از ديدگاه نويسنده در تقابل هم هستند.
- توجه به اسطوره های ملی، قومی
- طراحی و تصويرسازی از آدم های عادی و دغدغه شان
- تنهايی جبری کليه شخصيت هايی که به گونه يی متفاوت عمل می
کنند.
- تصويرسازی از پيرزنانی که متفاوت با عرف و سنت هميشگی عمل می
کنند و خود پيشتازند. (مادربزرگ هستی)
- شناخت کامل و تصويرگری هنرمندانه يی از زندگی و روابط شهری
امروز
- شناخت دقيق از عرفان شرقی
- تمايز آثار از ديد و نگاه زيبايی شناسی و استتيک
- نگاهی به تضادهای انسان معاصر
- زن محور بودن آثار
- تاثير عميق تاريخ معاصر
نگاهی به دو اثر ماندگار نويسنده
نويسنده براساس اسطوره سياوش رمان سووشون را می نويسد، اين
رمان با اتکا به کليتی در وجدان جمعی و ميراث تاريخی مان مرگ
سياوشان را به تصوير می کشد، از سوی ديگر جزيره سرگردانی
داستانی در تعليق است. اين تعليق ديالکتيکی خواننده سووشون را
ناخشنود می کند.در سووشون تکليف همه چيز روشن است و ما با اثری
با بن مايه سياسی، اجتماعی و زن محور روبه روييم، اما جزيره
سرگردانی دنيای سرگردان معاصر است. آدم ها مرز ندارند.
در سووشون قهرمانان دوسوی مرز مشخص ايستاده اند.
در جزيره سرگردانی اين مرزها همه درهم می شکند. جزيره سرگردانی
به اعتباری می تواند محصول سال های زندگی خودمان باشد که در آن
سرگذشت هستی نسلی که در دهه چهل باليده و در دهه پنجاه به بن
بست رسيده به تصوير کشيده شده است. اين کتاب گزارش بودن آدم
های متفاوت است و گزارش بودن خود سيمين دانشور جسارتی می طلبد
که فقط شايسته اوست. از ميان شخصيت ها توران جان (مادربزرگ)
شخصيت جا افتاده تری دارد، با پرداخت عميق و زبانی زنده.
نويسنده در اينجا مادربزرگ تکراری آثار ادبی را نمی سازد و
توران جان در رمان زندگی می کند، فکر می کند، تخيل می کند و با
خواننده همراه می شود.
سيمين دانشور در هر دو اثر واژه را به تمثيل مبدل کرده است. او
نويسنده يی جسور است که از روايتی نوستالژيک، اسطوره يی و زيبا
چون سووشون به دل شهرنشينی- تهران- سفر کرده است هر چند در
اينجا نيز جزيره سرگردانی تمثيلی از ايران مان است. او در اين
اثر پيچيدگی روانی مردم ايران را نيز به تصوير کشيده است،
تاريخ، اسطوره، جغرافيا، هنر، مردم، عشق و سياست تماماً در
آثار اين بزرگ بانوی ادبيات مان موج می زند. باشد که بنويسد
سال به سال لحظه به لحظه از رنج ها تا سرگردانی هامان...
منابع؛
1- صد سال داستان نويسی ايران
2- مجله تکاپو، دی و بهمن 1372